علما وارثان وحی نبوی

برخورد پیامبر گونه

پیامبر خدا (ص) فرمودند: بهترین شما کسی است

که برای خانواده اش بهتر باشد و من بهترین شما برای خانواده­ام هستم.

*****

نحوه ی برخورد حضرت امام با خانواده پیامبر گونه بود. بعد از ظهرها خانواده­ ی آقا، نوه ها، دخترها و عروس می آمدند و دور ایشان می نشستند و چنان با امام گرم می گرفتند و شوخی و مزاح می کردند که تصوّر چنین حالتی برای یک رهبر سیاسی، با آن همه مشغله شاید غیر ممکن باشد!

بعضی از روزها شاهد بودم که امام با آن سنّ و سال و مشغله کاری، با علی کوچولو بازی می کردند. آقا یک طرف اتاق می ایستاد و علی در طرف دیگر اتاق و توپ بازی می کردند.

سید رحیم میریان (از اعضای دفتر حضرت امام) از کتاب زندگی به سبک روح الله ص 27

عادت کرده ایم...

بس که خزان به درازی کشید به آن عادت کرده­ایم.

دیگر خورشید از یادمان رفته، به هوای سرد و کدر عادت کرده ایم.

سوز تابستان برایمان سوز نمی آورد، اصلاً به فکر بهار نیستیم، به عالمی بی روح و بی نشاط عادت کرده­ایم.

 

  

 هوا سردتر از دیروز دارد همه را به خواب می برد؛ همه در حسرت دیروزند و کسی به فکر خانه تکانی نیست!

بهار می­خواهد برسد، و کسی به استقبال او نمی­رود. او چشم­انتظار است و کسی منتظر او نیست. به هدر رفتن سرمایه­ها عادت کرده­ایم.

مدعی را حق باید داد! می گوید که با یک گل نمی گردد بهار!

غافل که من گلی دارم که عالم را گلستان می­کند.

{

نظر شما با کار گروهی و مدیریت شده چیه؟ با کار گروهی بیشتر دمخورید یا کار فردی؟ نگید که با کار گروهی موافقید! می شناسمتون! چب و راست گروههای مختلف هر روز دارن اعلام می کنن: ثبت نام... جذب... تکمیل کادر... همکاری... باز هم کمبود کادر دارن،

 

ماها فعالیت جمعی رو فقط در حدّ یک شعار قبول داریم اما در عمل اهلش نیستیم.

من یکی که کلاً مخالفم! چون توی حوزه یاد گرفتم آزاد باشم و مستقل عمل کنم، و اگه زیر پرچم دیگران برم اختیار از دستم خارج می شه و مجبورم تحت ظابطه در بیام...

دوست دارم مدیر باشم و یه کار جدید با کادر جدید شروع کنم، چون هرکار جمعی که به چشمم اومده یه عیبی داشته و باب میلم نبوده.

کلاً آبم با کسی تو یه جوب نمی ره! هر وقت نشستیم همفکری بکنیم سرِ کوچکترین مسائل با هم اختلاف پیدا کردیم و مجلس منحلّ شد!

یه وقت خواستیم یه گوشه ی کار رو دست بگیریم و سرمون توی لاک خودمون باشه، اما توی همون حیطه ی کاری خودم به جای اینکه گروه من رو کمک کنه فقط سنگ اندازی کرد و با گیر دادن های بیخودی فرسایش رو بالا برد! توقّع دارن نظم اداری داشته باشم و مثل ماشین مکانیکی مطیع باشم! مورد بوده یه کم اعمال سلیقه کردم و به سلیقه ی خودم کار کردم که بلافاصله با یه برخورد تند زدن توی بُرجکم.

اصلاً کی هست که لایق باشه باهاش همکاری کنیم؟ کدوم ارگان موفّق هست که دلخوش باشیم زیر پرچمش فعالیت کنیم؟ با این فیلم سازها همکاری کنیم؟ خوبهاشون هم نتونستن یه اثر بی عیب و نقص بیرون بدن! با اداره ی تبلیغات همکاری کنیم؟ سیاست زده ست! با حوزه همکاری کنیم؟ نگو که دلم خونه!

بیخیال. بذار همون سرمون توی لاک خودمون باشه و تنهایی یه گوشه ی کار رو بگیریم تا امام زمان بیاد و ما رو جمع کنه...

}

این درد دل یک نفر بود!

شما هم در این موضوع حرف برا گفتن زیاد دارید. پس همین حالا عقده گشایی کنید که حرفهای مهمتون همین جا ثبت بشه. ان شاء الله...

در زمینه هایی مثل:

- اهمیت کار گروهی و سازماندهی شده

- تعریف و ماهیت کار گروهی فرهنگی موفق

- دغدغه های مدیران از کادر زیر دست

- دغدغه های کادر اجرایی از مدیران

  1. برخی فکر می کنند اگر آشنایی به احکام نداشته باشند مسؤولیت کمتری دارند؛ در حالی که طبق فتوای همه‌ی مراجع تقلید، واجب است بر مکلفان مسائل مورد نیاز خود را فرا بگیرند.
  1. برخی تصوّر می کنند همسر  و فرزندان در انتخاب مرجع تقلید تابع سرپرست خانواده می­باشند. در حالی­که تبعیتی در باب تقلید نیست و هر کدام از اعضای خانواده باید از مجتهدی که برتر تشخیص داده است تقلید کند.
  1. برای بقاء بر تقلید میت، اجازه ی حضوری از مجتهد زنده لازم نیست، بلکه کافی است فتوای مجتهد جامع الشرایط، جواز بقاء بر تقلید میت باشد.

در مطلع محتواها پسندیدیم که تأملی در یک آیه از کلام خدا داشته باشیم. إن شاء الله به استعانت خداوند سرفصل بابرکتی به ثمر آید. در جلسات بعد از ابتدای سرفصل‌ها (پیام، موضوع، پردازش ...) به ترتیب شروع می‌کنیم و پیش می‌رویم. پس انشاء الله هرچه زودتر مطالب خودتان را به دست ما برسانید

آنچه در پیش رو می آید یک نمونه از فیش‌نویسی است، مربوط به آیه‌ی «مالک یوم الدین» از سوره مبارکه فاتحه.

یاد گرفته‌ایم که هیچ فیشی بدون برداشت ننویسیم! برداشت‌هایی به روش: برداشت از لغات و واژگان، برداشت  از سیاق، برداشت از لوازم، برداشت ارتباطی و....

 

*****************

متن فیش: آیه ی شریفه«مالک یوم الدین»

*****************

برداشت‌هایی از آیه‌ی مبارکه:

 

1. فرق دنیا و آخرت: خداوند گرچه نسبت به هر دو سرا مالکیت تام دارد، لکن جلوه‌های اعمال مالکیت خداوند در آخرت بیشتر از دنیاست و لذا به طور ویژه این صفت مالکیت به روز قیامت نسبت داده شده است.

صفت مالک بودن برای خداوند به معنای ملکیت اعتباری نیست! بلکه به معنای سلطه و اشراف تام است که چنین سنخی از مالکیت تنها برازنده‌ی خداوند است و در این حیث مالکیت خداوند در دنیا و آخرت هیچ فرقی ندارد. چیزی که هست اینکه خداوند در این دنیا به اختیار خویش به بندگان اختیاراتی داده که برخی از آنان این قدرت را در خلاف مسیر رسم عبودیت استفاده می‌کنند، و با این حال خداوند مانع آن‌ها از این کارها نمی‌شود.

در این دنیا به ظالمین اجازه داده شده تا هر کاری که می‌خواهند انجام دهند! خداوند در کمین ایستاده، نظاره می‌کند و عجله‌ای برای مکافات اعمال ندارد (إنّ ربّک لبالمرصاد/فجر 14). در حالی که در آخرت هیچ کس نمی‌تواند برای فرار از مالکیت خدا به چیز دیگری پناه ببرد؛ اسباب و واسطه‌ها قطع می‌شوند «تقطعت بهم الاسباب/بقره 166»، خویشاوندی‌ها از بین می‌رود و بی‌اثر می‌شود «فلا أنساب بینهم/مؤمنون 101»، مال و فرزند و دیگر مظاهر قدرت در این دنیا، برای آن دنیا بی‌فایده می‌شوند «یوم لا ینفع مال و لا بنون/شعراء 88»، و این همان اقتدار بی‌نهایت خداوند است.

در آیه‌ی دیگر خداوند یوم‌الدین را تفسیر نموده و فرموده: «ثُمَّ مَا أَدْرَاکَ مَا یوْمُ الدِّینِ* یوْمَ لَا تَمْلِکُ نَفْسٌ لِّنَفْسٍ شَیئًا وَالْأَمْرُ یوْمَئِذٍ لِلَّهِ /انفطار 18-19».

2. توجیه ممنوع، حجّت داشته باشید: وقتی در آن دنیا همه‌کاره خداست، وقتی در آن دنیا خدا طور دیگری معامله می‌کند (إنّ الله شدید العقاب/مانده 2)، وقتی در آن دنیا زبان به توجیه گناه باز نمی‌شود (لا یؤذن لهم فیعتذرون/مرسلات 36)، انسان عاقل به خود می‌آید که تدبیری بیندیشد تا در مقابل خدا سربلند باشد. احتمالش هم هولناک است که خداوند بخواهد با عدلش با ما برخورد کند...

3. توجه به معاد: این آیه تذکری برای آینده است برای آن‌هایی که نسبت به آن غافل‌اند. این را در نمازهای روزانه با خود مرور می‌کنیم که آینده و هدفی در کار است و برای آن روز که همه کاره خداست باید زحمت کشید. از امام رضا علیه‌السلام در تفسیر سوره‌ی مبارکه حمد وارد است: «مالک یوم الدین: اقرار له بالبعث والحساب والمجازاة/علل الشرائع ج1ص260».

4. فرصت عمل- فرق دنیا و آخرت: یوم الدین یعنی روز جزا، و این خصیصه‌ی آن دنیاست که با آن از این دنیا متمایز می‌شود.  لازم است فرصت را غنیمت بشماریم و برای روزی که دیگر مهلتی برای جمع‌آوری ثواب نیست، خود را آماده کنیم. (إنّ الیوم عمل ولا حساب وغداً حساب ولا عمل/نهج البلاغه خطبه42).

5. جلوه‌های ستودنی صفات الله، وجه ستایش خدا، نقش تربیتی معاد: یکی از صفات ویژه‌ی خداوند که به خاطر آن هر روز زبان به تحسین خدا می‌گشاییم، همین صفت صاحب روز جزا بودن است (الحمد لله... مالک یوم الدین). از بالاترین تدبیرات ربّ العالمین این است که برای هدایت بندگان به سمت کمال، سائغ و قائدی به نام بهشت و جهنّم قرار داده است. جایگاه معاد در پازل تربیتی انسان‌ها روشن و انکارناپذیر است.

6. خوف در کنار رجاء: در کنار آیه‌ی قبل که آیه‌ی رجاء است (الرحمن الرحیم) این آیه، آیه خوف و انذار و هشدار است تا مانع از این باشد که انسان نسبت به مکافات اعمالشان بی‌توجه باشد. در احوالات امام زین‌العابدین وارد است که «کان علی بن الحسین [علیهما السلام] إذا قرأ مالک یوم الدین یکرّرها حتّی یکاد أن یموت!».

 

 

********************

منبع: تفسیر نور و ...

 

 

منگنه!

۱۸
اسفند

در روایتی از امام صادق علیه‌السلام، آن حضرت نقلی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام را تعریف می‌کنند در مورد مواجهه‌ی آن حضرت با مردی در مسجد کوفه.

داستان، داستان یک دروغ‌گو است و اصرارهای او که می‌خواهد به امیرالمؤمنین علیه‌السلام بقبولاند که آن حضرت را دوست دارند.

پاسخ این اصرارها چیزی نیست جز انکار! هرچه این اصرارها شدیدتر شد،  انکارها هم از جانب امیر بیان تشدید یافت (طبق قانونی که در علم بیان خوانده‌ایم که: تأکید به حسب انکار). تأکیدها به اوج رسید و مرد گفت: «یا أمیر المؤمنین انی أحلف بالله أنی أحبک وأنت تحلف بالله ما أحبّک؟! والله کأنک تخبرنی أنّک أعلم بما فی نفسی»، مگر می‌شود کسی از من نسبت به اعماق قلب من آگاه‌تر باشد؟! داستان که به اینجا رسید امام صادق علیه‌السلام عبارتی را در احوالات امیرالمؤمنین بیان نمودند که بسیار قابل تأمل است: «فغضب أمیر المؤمنین علیه‌السلام وإنما کان الحدیث العظیم یخرج منه عند الغضب». نه اینکه آن حضرت عنان سخن از کف بدهد و دیگر بر کلام خویش امیر نباشد! هرگز این‌طور نیست؛ و بلکه این خاصیت زمانه‌ی غضب و مقتضای حال این لحظه‌های حساس است. آن حضرت لبّ سخن را برای چنین لحظه ای کنار گذاشته تا در بستر احساسی مناسب آن را به مخاطب القاء کند.

این چیز عجیبی نیست و علمای بزرگ ما هم- که وارثان علم معصومین هستند- نکته‌های ناب را برای چنین لحظاتی کنار می‌گذاشتند. یکی از شاگردان درس مرحوم آیت الله تبریزی نقل می‌کند که: گاهی پس از درس، استاد را سؤال‌پیچ می‌کردیم و وقتی او را کاملاً در منگنه قرار می‌دادیم، ناگهان نکات ظریف و بدیعی را اظهار می‌کردند که گره‌گشا و فصل الخطاب بود!

ما البته همین انتظار را از دیگر فضلا و روحانیون هم داریم. آن مقداری که تنمان به تن علما خورده إن قلت و قلت هایی بلدیم و مخصوصاً اگر همدیگر را در منگنه قرار دهیم توقّع حرفه‌ای قشنگی (در حدّ خودمان) از ما می رود!

منظور؟! ناراحت نشوید، منظور خاصی نداشتم! آسمان و ریسمان و حرف های بی ربط را به هم دوختم تا به اینجا برسم و بگویم در این کادر به دنبال چه هستیم؟ این همان بخش گپ طلبگی است که قولش را داده بودیم!

طرحی که ما در نظر داریم این است که برخی موضوعات طلبگی و مورد ابتلای خودمان را بر روی میز گفت و گو پهن کنیم و با تضارب آرا به نتیجه‌های خوب برسانیم.

هدف چیست؟

هدف رشد است! در مورد ارکان زندگی طلبگی خود کمتر بحث می‌کنیم و در این زمینه سلایق گوناگون و متفاوتی داریم که تقریب نظرات در این زمینه‌ها خیلی مهم‌تر از تقریب نظرات فقهی و اصولی است.

مهم نیست که در آخر، حرف چه کسی به کرسی نشانده می‌شود! همین کافی است که وقتی خیلی سروکله‌ی همدیگر زدیم حرف‌ها پخته‌تر می شوند و شاید برخی با بصیرت بیشتر راه پیشین را ادامه دهند و یا اینکه برخی هم نسبت به نظر سابق تجدیدنظری کنند.

می‌دانید که مطالب بسیار متعدّد و متنوّعی هست که در مورد آن‌ها با همدیگر اختلاف نظرهای سطحی یا عمیقی داریم. آن‌هایی را طرح می‌کنیم که ثمره‌ی بحث بیشتری داشته باشند و توقّع بیرون آمدن حرف‌های جدید از آن‌ها برود. در یک نشریه سؤال را مطرح می‌کنیم و وقتی از شما بازخورد گرفتیم در نشریه‌ی بعد گزیده‌ای از پاسخ‌ها را به صورت هدفمند! منعکس می‌کنیم.

باسم الله...                پیشنهاد بحث با شما...

 


«من به شما عرض میکنم، نگذارید یاد دوران دفاع مقدّس از یادها برود... دشمنها میخواهند ما یادمان برود؛ میخواهند قضیه‌ی دفاع مقدّس از یادمان برود، فداکاری‌ها از یادمان برود، شخصیت‌هایی را که در این فداکاری‌ها نقش آفریدند یا نشناسیم یا از یاد ببریم، این‌جور میخواهند.

بعضی میخواهند آن دوران را تخطئه کنند، آن آدمها را تخطئه کنند، آن جهت‌گیری را و آن مسیر را که امام بزرگوار و حکیم و بنده‌ی بصیر الهی آن مسیر را معین کرده بود تخطئه کنند؛ برای اینکه میدانند که هر ذرّه‌ای و هر نقطه‌ای از این حوادث، برای ملّت ایران فراموش نشدنی است و تأثیرات بزرگِ سازنده‌ای دارد».

 

6/1/93 در جمع زائران راهیان نور

 

 

 

سر مقاله

۱۸
اسفند

با نشریه‌ای جدید و رویکردی جدید به سراغتان آمده‌ایم.

رویکرد جدید ما در این طرح جدید سه ویژگی دارد:

1. گزیده گویی و گلچین شده. مطالب ارائه شده در نشریه پشتوانه‌های محتوایی دیگری هم دارد که مطالب تکمیلی در سایت نشریه برای علاقه‌مندان در دسترس قرار خواهد گرفت. إن شاء الله.

2. ضابطه‌مند گویی: طبق آنچه در امیر بیان آموزش دیده‌ایم، مطالب را روشمند ارائه دهیم تا کارایی آن برای خواننده بالاتر برود.

3. خصوصیت مهم‌تر از قبلی‌ها که اساس این نشریه را تشکیل می‌دهد «بهره از خرد جمعی دوستان» است. نشریه بر اساس مشارکت دوستان طراحی شده است و بدون آن قطعات پازل آن ناقص است!

 

مشارکت شما لااقل در سه محور در این نشریه تعریف شده است:

1. بخش «گپ طلبگی» که در آن به بررسی یکی از موضوعات عالم طلبگی خود می‌پردازیم. در این بخش با القای یک مسأله، به همان روال مباحثات علمی یکی از موضوعات عمومی را که مرتبط با فضای زندگی طلبگی باشد، مورد نقد و بررسی قرار می‌دهیم (اعم از اهداف طلبگی، رویکردهای درسی و تبلیغی، ریشه‌یابی مشکلات و ...)، موضوعات پیشنهادی خودتان را هم به ما منتقل کنید.

 2. بخش «معرّفی بهترین‌ها»، که بازتاب‌دهنده‌ی فعالیت‌ها، محصولات و ایده‌های به اجرا رسیده‌ی دوستان است. شما می‌توانید هر چیزی را که با زحمت و عرق جبین به نتیجه رسانده‌اید و احساس می‌کنید برای دیگر دوستان قابل استفاده است به دیگران معرّفی و به آن‌ها عرضه کنید.

شاید شما تألیفاتی داشته باشید که باب میل طلبه‌های سخت پسند است، یا مجموعه‌ای تهیه کرده باشید که برای دیگران قابل‌استفاده است یا طرحی دارید که می‌خواهید دیگران را در آن مشارکت دهید یا وبلاگی دارید که مخاطب آن طلبه‌ها هستند یا از کتابی یادداشت برداری کرده‌اید که دیگران مشتاق به دست آوردن آن هستند، یا ... .

هدف از این بخش انتقال تجربیات ناب، تشویق عناصر فعال و حمایت معنوی از محصولات با ارزش است.

3. بخش «محتوای برتر» که در بر دارنده‌ی یک اجرای حرفه‌ای از یک محتوای روشمند است! می‌خواهیم روش‌های گوناگونی را در فصل‌های مختلف امیر بیان یاد گرفته‌ایم در ضمن چند مثال با هم دوره کنیم. با این کار با یک تیر، دو نشان زده‌ایم: اولاً یک محتوای ناب (مثل یک داستان واره یا تشبیه یا تعامل مصنوعی یا مناجات) دستمان می‌آید و دوماً روش‌های امیر بیان برایمان دوره می‌شود تا کارایی آن‌ها در سخنرانی‌هایمان تقویت شود.

پس همین امروز به تمرین‌هایی که در کارگاه‌های پژوهش انجام داده‌اید مراجعه کنید و بهترین‌های آن را برای ما ارسال کنید، آن‌هایی که: «زیبا» و «تازه» باشند.

یک ستون نیز در نشریه برای انعکاس پیامک های دوستان در نظر گرفته شده است که جای خالی پیامک شما در آنجا حس می‌شود!

مطالب ارائه شده به ترتیب اولویت، با اسم و مشخصات ارائه دهنده، در نشریه چاپ خواهد شد. إن شاء الله.

در سرفصل‌های دیگر هم همکاری‌های شما قطعاً ما را خوشنود خواهد کرد، مثلاً در بخش «با شهدا» می‌توانید حرفهای ما را کامل کنید و مستندات بحث را محکم‌تر نمایید، یا در بخش «آیا می‌دانید» دانستنی‌ها دینی را که حسّ اعجاب طلبه‌ها را بر می‌انگیزاند، صید کنید و به ما برساند.

از دیگر طرح‌ها و ایده‌های شما عزیزان هم استقبال می‌کنیم؛ هرچه دل تنگت می‌خواهد بگو!

 برای سهولت کار شما پل های ارتباطی متعدّدی بین ما و شما در نظر گرفته شده است.

تفصیل مطالبتان را به آدرس ایمیل: jahanemail@yahoo.com ارسال کنید. یا در همینجا در بخش ارسال نظر بگذارید.

شماره پیامکی نیز در نشریه درج شده است.

یک صندوق هم در هیئت و مؤسسه جهت این امر در نظر گرفته خواهد شد.

سعی داریم شبکه های اجتماعی را هم به پل های ارتباطی بینمان اضافه کنیم.

 

دیگر سرفصل‌هایی که برای این نشریه در نظر گرفته‌ایم از این قرار است:

1. همراه با ولایت: گفتار و کردار ولی امر، سرلوحه‌ی اعمال طلاب ولایت‌پذیر بوده و هست. در این بخش گوشه‌ای از کلمات یا خاطرات زندگی امام خمینی و امام خامنه‌ای را درج می‌نماییم و همگی سعی می‌کنیم با تأمل در آن، آن را سرلوحه دفتر وظایف خود قرار بدهیم.

2. با شهدا: این بخش که در برگیرنده چند داستان هدفمند از شهداست در نظر دارد هر بار یک مفهوم را در عالم ملک و ملکوت شهدا به اثبات برساند.

اعتقاد ما این است که بین دوستانمان روایتگران بالقوّه ای هستند که به برکت چنین سرفصل‌هایی استعدادهای نهفته‌ی آن‌ها برای پیام‌رسانی پیام شهدا، شکوفا خواهد شد.

3. خانواده‌ی بهشتی: در وادی تربیت فرزند دغدغه‌های زیادی وجود دارد و این موضوع، اغلب طلاب جوان را با خود درگیر کرده است. در این بخش باید بتوانیم اهداف تربیت اسلامی را ترسیم کنیم و از راه‌هایی که مورد تأیید مکتب اهل‌بیت باشد به سمت آن هدف حرکت کنیم. طرداً للباب گاهی جهت تنوّع برخی مسائل خانوادگی مربوط به زندگی زوجین را هم منعکس خواهیم کرد.

توضیحات بیشتر در بخش مربوطه...

4. آیا می‌دانید: در این بخش نکاتی منعکس خواهد شد که حدس می‌زنیم شما آن را نمی‌دانید و دانستن آن‌ها برایتان جالب به نظر می‌آید؛ در موضوعات گوناگونی مثل: احکام، تاریخ، حدیث، علوم روز و ... شما نیز هرگاه به نکته‌ای برخوردید که فکر می‌کردید برای طلاب ماجراجو، عجیب و جالب به نظر می‌آید و حاوی نکته‌ی علمی یا تبلیغی یا اخلاقی است، آن را در اختیار ما قرار بدهید.

 مشارکت عزیزان باعث می‌شود:

- ارتباط متعلّمین مؤسسه (با هم و با مؤسسه) پابرجا بماند و مرور زمان، این پیوستگی و انسجام را به هم نزند. این نشریه می‌تواند- در کنار هیئت امیر بیان- یک  ابزار کمکی برای رسیدن به «اجتماع قلوب» باشد که توقع مولا و صاحبمان از ما است.

- پا به پای هم به رشد برسیم و با همفکری به سمت تعالی علمی و معنوی گام برداریم. به جز اینکه نشریه مجالی برای تبادل نظرات است، سعی شده است مطالب ارائه شده به گونه‌ای باشد که برای خوانندگان کارایی لازم را داشته باشد و به اطلاعات مفید آن‌ها بیفزاید. خصوصاً مشارکت شما، به رشد کیفی مجله کمک خواهد کرد و طعم خوش علم‌اندوزی را به کامتان خواهد چشاند.

- با وارد شدن به جامعه‌ی مخاطبان نشریه خواهید توانست فعالیت‌های خودتان را به دیگران عرضه کنید و متقابلاً از دیگران کارهای موفّقشان را تحویل بگیرید و این‌گونه می‌شود که یک کار جمعی موفّق به انجام می‌رسد...

چه خوب است این جمع باصفا را قدر بدانیم و نگذاریم این فرصت اسراف شود! این اجتماع طلاب انقلابی و خودجوش نعمتی است که نیاز به شکر دارد و لازم است از این فرصت به وجود آمده کمال استفاده را ببریم. هر جمعی که گرد یک محور جمع شوند یک پتانسیل بالا ایجاد می‌کنند، مخصوصاً که آن‌ها همه طلبه باشند، و مخصوصاً اینکه همه جهادگر باشند و دغدغه‌های واحدی داشته باشند. پس همین حالا قدم اوّل را برای مشارکت بردارید و منتظر برکات این همفکری باشید...