علما وارثان وحی نبوی

۹ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

و اتّفاقاً یکی از مشکلات حوزه وجود کلاس‌های پر جمعیّت است. کلاس درس و تعداد شاگرد باید روی حساب باشد، به خصوص در دوره درس خارج هر کلاسی نباید بیش از ده - بیست نفر باشد... ما مکرّر اعلام کرده‌ایم که از مزایای نظام حوزه آن است که شاگردان می‌توانند در کلاس درس اظهار نظر کنند و این مزیّت عملاً در کلاس‌های پر جمعیّت از بین رفته است.[1]

 

[1] سی مقاله فقهی-اخلاقی-اجتماعی ص 389-395

 این شیوه درس گفتن (خارج) عملاً فرقی با درس گفتن سطح ندارد، مگر آنکه استاد در درس خارج تحقیقات بیشتر ی را بر شاگردان خود عرضه می‌دارد و گر نه جمعیت انبوه درس‌های خارج فرصتی برای تبادل نظر میان استاد و شاگرد نمی‌دهد و در نتیجه در درس خارج یک همکاری مشترک میان استاد و شاگرد نیست که استاد بر آن نظارت داشته باشد.

حوزه در کلام بزرگان ص 42

... اساس کار طلبگی فکر کردن و دقّت کردن و مطالعه کردن است، نه حفظ کردن. حفظ محوری همان چیزی است که امروز بلای تعلیم و تربیت جدید ماست و ما مدت‌هاست که داریم با آن مقابله و مبارزه می‌کنیم و هنوز هم رو به راه نشده است و باید رو به راه شود. در حوزه اساس سنّتی ما بر پایه فکر کردن است. طلبه درس را که می‌خواند اولاً قبلاً پیش مطالعه می‌کند، ذهنش را آماده می‌کند تا از استاد حرف نو بشنود بعد از درس آن درس را با یک رفیقی مباحثه می‌کند، ذهنش را آماده می‌کند تا از استاد حرف نو بشنود بعد از درس، آن درس را با یک رفیقی مباحثه می‌کند، یک بار به او درس می‌گوید، یک بار او به انسان درس می‌گوید، لذا در ذهن جایگزین می‌شود...

ماهنامه حاشیه/پیش شماره/صفحه7

 حوزه یک عیب اساسی در امر تبلیغ دارد و آن این است که تبلیغ از حوزه جدا شده است. البته عده‌ای از حوزه علمیه در فصل تابستان یا در ایام محرّم و یا ماه رمضان بر اساس بعضی از انگیزه‌ها و نیازها ، مجبور می‌شوند به تبلیغ بروند ولی در عین حال حوزه تبلیغ و درس مربوط به آن را ندارد. تبلیغ هم یک کار و فنّ است و می‌تواند یک علم باشد و هست و باید تدریس بشود.[1]

 

 


[1] حوزه و روحانیّت ص 151.

 

 ... عدم گسترش کافی و لازم علم کلام حقیقتاً فاجعه است. از این بالاتر و تلخ‌تر، فراموش شدن کلام است. حوزه اسلام و حوزه علمیه اهل بیت در درجه اوّل  حوزه کلام و بعد حوزه فقه بود و بزرگان ما جزء متکلمان بودند. شما نگاه کنید، در حوزه‌های ما کلام منسوخ است در حالی که امروز بیشترین تهاجم از سمت مباحث کلامی است. همان طور که مطرح کردم، ما در گذشته عقب نبودیم و هر کس چیزی می‌گفت، فوراً جوابش حاضر بود، ولی امروز آنقدر مباحث کلامی در دنیا مطرح  می‌شود که حوزه علمیه از آن‌ها مطلع نیست... این عیب بزرگی است.[1]

 

[1] گذشته، حال و آینده حوزه در نگاه رهبری ص 32

 ... من زیّ طلبگی را در دو جمله می‌توانم معرفی کنم: پارسایی با عزّت و نظم در تحصیل و زندگی.

طلبه پارسا گونه زندگی می‌کند... امروز حقیقتاً طلاب علوم دینی از همه طبقات جامعه حتّی از کارمند و از کارگر و از دیگران از لحاظ حظّ معیشتی پایین‌ترند، این یک واقعیّت است... از ظواهر هم خیلی چیزی نمی‌شود فهمید. همان عزّت نفس و مناعتی که طلاب علوم دینی از گذشته با آن سرافراز بوده‌اند، نمی‌گذارد آدم‌های سطحی و ظاهر بین خیلی از بواطن امر را ببینند و بشناسند.[1]

 

[1] سخنان مقام معظّم رهبری در مدرسه فیضیه: 14/7/79.

 ... درس خواندن را جدی بگیرید عزیزان! نگویید چون این برنامه فلان عیب را دارد، پس برنامه هیچ! نه تا برنامه تغییر نکرده است، همین برنامه‌ای که وجود دارد، باید با جدیّت دنبال بشود، باید درس بخوانید. تا قبل از اتمام دوره سطح توصیه من این است: طلابی که مشغول به سطوح هستند، تا قبل از آنکه از سطح خارج بشوند، به هیچ کار دیگر غیر از درس نپردازند. درس خیلی جدی است، درس بسیار مهم است! علم و سواد پایه اصلی است. بدون آن هیچ نقشی نمی‌توانید ایفا کنید یا درست نمی‌توانید ایفا کنید. نقش آفرینی غلط  از نقش آفرین نبودن به مراتب خسارت بار تر است.

 

حوزه در کلام بزرگان ص 25

مطلب دیگری که در این فهرست واجبات قرار می‌گیرد، کامل کردن برنامه درسی حوزه است؛ از جمله آنچه که به نظرم خیلی لازم می‌آید تاریخ است ... می‌توان تاریخ را به عنوان کارهای فوق برنامه طلاب گذاشتش... عمدتاً تاریخ صدر اسلام ؛ این بسیار مهم است. تاریخ تحلیلی ده ساله زندگی پیغمبر از جمله بخش‌های بسیار روشنگر برای همه ذهن‌هاست. تاریخ مشروطیّت از دوره مشروطه تا امروز و امثال این‌ها هم مهم است... همین طور حدیث! در برنامه کاری طلاب باید حدیث وارد بشود. طلاب بایستی با حدیث آشنا بشوند، باید با کافی آشنا بشوند با کتاب‌های حدیثی مشخصی آشنا بشوند. خواندن کلمات ائمه برای ما لازم است. به برکت مطالعه کلمات ائمه هدی بسیاری از فکرهای عالی در ذهن‌ها می‌جوشد، همین طور نهج البلاغة.

حوزه در کلام بزرگان ص24

_____________________________

 ... در نظام حوزه‌ای این‌طور نیست که هیچ درسی از درس‌های ما-درس‌های رسمی حوزه- متوقّف بر مراجعه به قرآن و حدیث باشد. اگر شما ادبیات و سطوح و درس خارج بخوانید، اتّفاق نمی‌افتد که برای فهمیدن یک مسأله درسی مورد نیازتان احتیاج پیدا کنید که بلند شوید قرآن را بردارید باز کنید و آیه‌ای را پیدا نمایید. اصلاً نظام درسی ما احتیاج به قرآن ندارد و بی نیاز از قرآن و جدای از آن طراحی شده است.[1]

_____________________________

ما معتقدیم که حوزه علمیه دو کار باید بکند: اوّل پایبندی به سنت‌ها ارزشمندی که در حوزه‌ها وجود داشته است... دوّم طراحی یک شیوه جدیدی برای درس خواندن با حفظ آن سنت‌ها. این شیوه جدیدی که می‌خواهیم طراحی کنیم باید چه کاره باشد؟ اصلاً تکلیفش چیست؟ تکلیفش این است که درس خواندن ما را به سمت نیازهای یک جامعه اسلامی-نه در سطح ایران بلکه در سطح جهان- جهت بدهد... در حوزه‌های علمیه، درس گفتن و درس خواندن دقیقاً باید به دنبال نیازها باشد.[2]

_____________________________

آن روز یکی از دوستان عزیز ما که من خیلی هم خاطرش را گرامی می‌دارم به من گفت که این‌طور نمی‌شود، که در حوزه جنس پلاستیکی درست کرد. باید مطوّل و بعد معالم و بعد قوانین و بعد لمعه را با شروحش از اوّل تا آخر مطالعه کرد. من به او گفتم که نمی‌گویم جنس از پلاستیک درست کنید! بلکه می‌گویم امروز در دنیا از جنسی که از آهن سخت‌تر است صفحه‌ای نازک‌تر از  کاغذ درست می‌کنند. من می‌گویم این را درست کنید.[3]

 

[1] حوزه و روحانیت ص 324.

 

[2] حوزه و روحانیّت ص 47.

 

[3] بیانات مقام معظّم رهبری در جمع علما و مدرسان و فضلای حوزه علمیه قم 30/11/70.

 

از کتاب حوزه در کلام بزرگان

ص 19- استفاده از روش‌های جدید در کنار فقه جواهری:

این مسأله نباید فراموش شود که به هیچ وجه از ارکان محکم فقه و اصول رایج در حوزه‌ها نباید تخطی شود. البته در عین اینکه از اجتهاد جواهری به صورتی محکم و استوار ترویج می‌شود از محاسن روش‌های جدید و علوم مورد احتیاج حوزه‌های اسلامی استفاده گردد.[1]

ص 20- دوام اسلام در گروی فقه سنّتی و جواهری:

من کراراً به همه تأکید کرده‌ام که درس‌های حوزه‌ها باید به همان وجه سنّتی خودش محفوظ باشد. فقه باید همان فقهی باشد که در بین ما هست. اگر از فقه سنّتی منحرف بشویم فقه از بین می‌رود. ... قضیه تحصیل هم باید به نحوی باشد که فقه سنّتی فراموش نشود و آن چیزی که تا به حال اسلام را نگه داشته است، همان فقه سنّتی بوده است ... ممکن است اشخاصی بگویند که باید فقه تازه‌ای درست کرد، که این آغاز هلاکت حوزه است و روی آن باید دقّت بشود.... اسلام اگر خدای نخواسته هر چیز از دستش برود ولی فقهش به طریقه موروث از فقهای بزرگ بماند به راه خود ادامه خواهد داد، ولی اگر همه چیز به دستش بیاید و خدای نخواسته فقهش به همان طریقه سلف صالح از دستش برود راه حق را نتواند ادامه داد و به تباهی خواهد کشید... [2]

 

[1] روحانیت و حوزه‌های علمیه (تبیان، دفتر دهم) ص 558.

[2] روحانیت و حوزه‌های علمیه (تبیان، دفتر دهم) ص 541 به بعد.