مدارای فرهنگی لازمه رسیدن به جهاد فرهنگی
مدارای فرهنگی لازمه ی رسیدن به جهاد فرهنگی
یادم هست شنیدم سازنده ی انیمیشن «شکرستان» گفته بود: «بزرگترین مشکل ما در تهیه ی این مجموعه ی فرهنگی این بود که صد نفر ایرانی را کنار هم جمع کنیم!».
مشکل از کجاست؟! چرا فراری هستیم از کار جمعی؟
وقتی می گویند: ما ایرانی ها فرهنگ کار جمعی را نداریم معنایش این است که مدارایمان در بین جمع کم است! آبمان با هم توی یک جوب نمیرود و این می تواند علّتهای مختلفی داشته باشد. هرچه که هست باید با مجاهدت ما مشکل برطرف شود! چون سابقاً ثابت کردیم که روی آوردن به کار جمعی و تشکیلاتی یک ضرورت است! (وقتی رهبر بزرگوار توقع جهاد فرهنگی دارند یعنی: توقع مدارا و ورود دسته جمعی به این عرصه را دارند).
درمان این ضعف در یک کلمه خلاصه می شود و آن «صبر و سعه ی صدر».
گاهی یک تشکیلات ایراد ساختاری دارد که باعث می شود افراد از آن منقطع شوند. بعداً به بررسی این مسأله میپردازیم که در کار جمعی کدام خصوصیات رکن است و کدام قابل اغماض است، (إن شاء الله با اظهار نظر دوستان). اینجا تنها به طور تیتر وار مواردی را برمیشماریم که اگر صبر نباشد، چرخ کار جمعی نمیچرخد:
- اگر رئیس، تحمّل زیر دستی ها را نداشته باشد و به خاطر تصفیه حساب های شخصی آنها را از خود دور کند...
- اگر زیر دستی ها ناملایمات را بر نتابند و از اینکه میبینند چینش کار باب میل آنها نیست خود را عقب بکشند...
- اگر زیر دستی ها به نحوه ی مدیریت انتقاد داشته باشند و بخواهند همه چیز به سلیقهی آنها باشد...
- اگر زیر دستی ها از ضوابط و چارچوب ها خسته و ملول شوند و بخواهند خود سرانه کار کنند.
- اگر ببینند کار آنطور که می خواهند پیش نمیرود، و ذوق و شوقشان به سردی بگراید...
- اگر مجاهدانه کار نکنند و سختی های کار آنها را خسته کند...
- اگر افراد، بدون کسب تجربه دنبال مسؤولیت های سنگین تر باشند...
- اگر در ابتدای کار از اینکه نتیجه کارشان را مشاهده نمیکنند و بازدهی کارشان کم است، نا امید شوند.
- اگر هر کس بر جایگاهی که در گروه دارد قانع نباشد و توقع تصاحب مسؤولیت بالاتر داشته باشد...
و خلاصه اگر کادر یک گروه بر ناملایمت صبور نباشند و با هم کنار نیایند، کار پیش نمیرود که نمیرود!بخشی از این عرایض از کلام امیر المؤمین علیهالسلام قابل برداشت است؛ فرمودند: آلة الریاسة سعة الصدر. (حکمت 176)
******************
کلاً به نظر می رسد که باید یک مقدار مدارایمان را بیشتر کنیم و کمتر از خود دافعه نشان بدهیم. وقتی دشمنان ما با انواع جذابیتها دارند مردم ما را به سمت خود جلب می کنند، ما چرا باید اطرافیان را از خودمان دور کنیم؟
زشت نیست که دو نفر مسلمان اهل مسجد با هم در حال جنگ و دعوا باشند؟
زشت نیست که غیر مذهبی ها از مذهبی ها بدشان بیاید فقط به خاطر اینکه با آنها انس نمی گیرند و با نگاه تحقیر و بدبینی به آنها نگاه می کنند؟!
کجای دین اسلام ما این است؟ چرا عمل نمی کنیم به این شعار حسینی که در زیارات متعدد آمده: سلم لمن سالمکم.
عجیب نیست که معصوم می فرمایند: رأس العقل بعد الإیمان التودّد إلی الناس...
- ۰ نظر
- ۱۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۳۸
- ۱۸۰ نمایش