جلوه هایی از توجه به ظرافتها را در رفتار امام خمینی در ذیل می آوریم...
در قبال نعمت های الهی:
عروس امام: اگر می خواستیم غذا جلوی آقا بگذاریم می بایست ظاهرش را میآراستیم. اگر شکل زیبایی نمی داشت نمی خوردند ولو مزّه اش بسیار خوب میبود. اما اگر شکلش زیبا می بود می گفتند: حالا می چشم. اگر خوشمزه بود میخورم. همیشه اگر چیزی برای امام می پختیم سعی می کردیم ظاهرش هم آراسته و زیبا باشد. امام لطافت خاصی داشتند که من خیلی وقتها فکر میکنم باید بنشینم آنها را بنویسم. اگر این کار را بکنم، می توان کتابی از لطافت ایشان نوشت!
دختر امام:... یک روز غذایی جلویشان گذاشند که آن را کنار گذاشتند [و بدون اینکه چیزی بگویند از خوردن آن صرف نظر کردند]. من خواستم شوخی کرده باشم، گفتم: آقا چرا کفران نعمت می کنید؟! گفتند: من کفران نعمت میکنم یا شما که نعمت خدا را به این روز انداخته اید؟!
در آراستگی:
آراستگی و نظافتی که از جایگاه ایشان انتظار می رود اقتضای خاصی داشت و لذا آقای مصطفی کفاش زاده نقل می کنند: امام بسیار تمیز و مرتّب هستند، تا جایی که اطلاع دارم و از قول دختر ایشان نقل میکنم زیرپوش و پیژامهی ایشان باید زود به زود شسته شود و از نظر رنگ هماهنگ باشد و اگر چنانچه پیژامه گشاد باشد و یک قدری باز باشد ایشان نمی پوشند، باید همه جای آن یک اندازه باشد و نظم داشته باشد... دستمال ایشان باید اتو شود! پیراهن که رو هست حتماً باید اتو شود، حتّی پیژامه و زیر پیراهن هم باید اتو شود!
در انتخاب پوشش:
دختر امام: امام وقتی که از حسینیه به اتاق می ایند قبایشان جداست، عمامه شان جداست. اگر سه چهار بار حسینه بیایند با آن لباس در اتاق نمی نشینند، بلکه لباسهایشان را در می آورند و تا می کنند، عمامه را رویش می گذارند، یک پارچه سفیدی رویش می کشند و می نشینند. دو مرتبه وقتی به ایشان می گویند: آقا جمعیت هست بفرمایید؛ باز بلند می شوند لباسها را در می آورند، آنها را می پوشند و می روند، یعنی خیلی دقت داشتند در این که هر چیزی جای خودش باشد.
در رعایت احکام:
عروس امام: امام شدیداً از کسی که خلاف شرع انجام می داد ناراحت میشدند و خیلی حالشان برانگیخته می شد؛ یعنی اگر یک وقت سر سفره، دست ما از حد مجاز از آستین بیرون میآمد تذکّر می دادند.
در رعایت مقرّرات:
(با توجه به این نکته که ایشان رعایت قانون را تکلیف شرعی می دانند)
حجة الاسلام و المسلمین رحیمیان: به عنوان یکی از خدمتگزارانی که سالها در دفتر امام بودم به جرأت می توانم بگویم در محدوده ی زندگی شخصی حضرت امام هیچ گونه تخطی از مقرّرات دولت اسلامی ندیدم. برای نمونه فیشها و صورت حسابهای مربوط به آب و برق و تلفن و مالیات نوسازی، به مجرّد وصول در اولین فرصت پرداخت می شد.
در خرید فرزندان:
دختر امام: امام به بچه ها پول توجیبی می دادند و بچه ها در خرج کردن پول خود آزاد بودند. روزی گل سری خریدم که به شکل حیوانی بود و آقا وقتی آن را دیدند، گرفتند و گفتند: برو گل سری بخر که به شکل گل باشد!
در حقوق دیگران:
سید حمید روحانی: یک روز در نجف، امام برای برگزاری نماز جماعت خواستند وارد اتاق بیرونی بشوند. کفش کن اتاق از کفشهای مردمی که برای شرکت در نماز جماعت گرد آمده بودند انباشته شده بود، به طوری که جای پا گذاشتن نبود. ما و دیگر روحانیون و بسیاری از فضلا بدون توجه پا روی کفشهای مردم میگذاشتیم و رد میشدیم و چارهای هم نبود. اما وقتی امام به کفشکن رسیدند و آن وضع را دیدند توقف کردند و از پا گذاشتن روی کفش مردم خودداری ورزیدند و دستور دادند کفشها را از سر راه جمع کنند و راه را باز نمایند. تازه خیلی از ما متوجه شدیم که پا گذاشتن روی کفش مردم تصرف در مال غیر است و بدون رضایت صاحب آن، این کار خالی از اشکال نیست.
منبع خاطرات (به ترتیب):
درسهایی از امام: ص73؛ ص74؛ ص72؛ ص73؛ ص55؛ ص79
زندگی به سبک روح الله 64
سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی ج1 ص112
خودمانی: به نظر من از نحوه ی کفش در آوردن بعضی ها می شود تمام شخصیت آنها را دوره کرد! به ظرافتها که هیچ! در چارچوب کارشان هم دقّت ندارند!